احساس شاعرانه [۱۰]

تموم خوابای من و تو چرته
این همه چرت و پرت چقد قشنگه
این همه چرت و پرت چقد قشنگه


احساس شاعرانه [۱]
احساس شاعرانه [۲]
احساس شاعرانه [۳]
احساس شاعرانه [۴]
احساس شاعرانه [۵]
احساس شاعرانه [۶]
احساس شاعرانه [۷]
احساس شاعرانه [۸]
احساس شاعرانه [۹]

در روزی که نه سرد بود و نه گرم و نه هیچ جور دیگر
برای یک آدم که نه شاد بود و نه غمگین و نه هیچ جور دیگر
هیچ اتفاق خاصی نیفتاد

طرف نمی‌دونه آرمان‌های فیفتی‌سنت اصلاً چی بوده... فقط کورکورانه لباسش رو می‌پوشه...

خبر خوب: اون آیفون تصویری‌ای که جوان مبتکر مشهدی اختراع کرده، در صورت رسیدن به تولید انبوه، قیمتش نصف می‌شه.

ما توی شهرستان که بودیم اصلاً ندیده بودیم زمین بلرزه آخه... اصلاً زلزله نبود اونجاها که...

[فکر کرده موبایله.]

- خفه شو بابا.
- خفه شدی.
- تو رو شدم.

آدرس کارخانه: دو کیلومتر بعد از اتقوا الله.

خوش و بش: وقتی یکی از بازیکنان فوتبال، یار حریف را که روی زمین افتاده است، بلند می‌کند و به او پس‌گردنی می‌زند.

آیا می‌دانستید؟
در ایران انجمنی به نام انجمن ملی ضد صهیونیستی وجود دارد.

تهران؛ صد و بیست روز در شهر اخلاق

هشتصد... واقعاً رقم نجومی‌ایه ها.

چه ساختمان‌های قشنگی!
چه درخت‌های باادبی!
چه آدم‌های خوبی!
چه ماکت زیبایی...

یارو هنوز فکر می‌کنه که اگه بگه به خاطر شبکه‌ی دو شماره‌ی دو رو انتخاب می‌کنم، برنده‌ی تمام‌سکه می‌شه.

کوتاه‌جوابی: [نیم‌نمره]
پارتی‌نامه، مفاخره، و در آداب حرب، از موضوعات عمده‌ی مطرح‌شده در این ژانر موسیقی هستند.

- جدی؟ نمی‌دوستم شما نقاشی هم می‌کشین.
- [خنده‌ی درپیتی] یه خط‌خطی‌هایی می‌کنم بعضی وقتا.

[خانم، ۲۲ ساله]

نمی‌دونم دلیل این شهوت عجیب راننده‌تاکسی‌ها نسبت به پول خورد چیه. البته تا جایی که طرف بخواد پول بقیه رو پس بده، منطقیه که بخواد پول خورد هم بگیره. ولی وقتی که جلوش هزار تا پنجاه‌تومنی ریخته و باز با حرص و ولع می‌گه پول خورد بدین، فقط باید کوفت‌پرست‌ها رو استخدام کرد.

پا رو دُمم نذار که خونِ خونه...

ولی جدی؛ باید گند زد به مملکتی که بستنی‌های صدتومنیش رو صد و پنجاه تومن بفروشن.

واقعاً حاشا به غیرتتون...
البته تقصیر من هم بوده... باید تعداد پست‌های صفحه‌ی اول رو یه‌دونه می‌کردم.

این بود وبلاگِ من.