٭آهنگ «همه چیزکشن» مهراد هیدن: سنگ بنای جهان‌بینی متولدان دهه‌ی شصت و اوایل هفتاد
9:00 PM
 

نظرات ()

٭دلیل محبوبیتم توی دانشگاه این بود که هیچ‌وقت خودم را قاطی آن بازی‌ها نکردم.
10:00 PM
 

نظرات ()

٭خیلی‌ها می‌گن این چیزهایی که تا حالا توی عامه‌پسند منتشر شده فقط ۱۵ درصد درفت‌هاش بوده.
10:08 PM
 

نظرات ()

٭کاش می‌شد بفهمم واسه خودم اومدید یا چون که یاس شدم.
11:56 PM
 

نظرات ()

٭مامانم توی اس‌ام‌اس‌هاش علامت سوال نمیذاره و جمله‌هاش شبیه جمله‌ی خبری می‌شه. خیلی هم ترسناکه چون فکر می‌کنم هر لحظه شاهد و ناظر رفتارهامه. مثلا درست سر ظهر، بعد از این که غذام تموم می‌شه، می‌بینم زده: ناهار خوردی
10:19 PM
 

نظرات ()

٭
9:44 PM
 

نظرات ()

٭بعد از سال‌ها بالاخره می‌خوام نظرم رو در مورد تبادل لینک اعلام کنم.
9:30 PM
 

نظرات ()

٭کارشناسی ادبیات فارسی: یادگیری علم مشاعره
9:52 PM
 

نظرات ()

٭کارشناسی روان‌شناسی: یادگیری خواندن ذهن افراد

9:50 PM
 

نظرات ()

٭یک اندی گذاشتم حال کردند. واقعا آن قبلی‌ها چه بود.
9:47 PM
 

نظرات ()

٭امکانش هست کسی از کلمه‌ی زید (تو سطح اولش) استفاده کنه ولی قیدِ ناموسا توی دایره‌ی لغات فعالش نباشه؟
حالا همین رو می‌شه در مورد کلمه‌های بازیگوشی و آب‌تنی هم گفت؟
10:01 PM
 

نظرات ()

٭دلیل کاشت گونه: انحراف گونه
9:30 PM
 

نظرات ()

٭حس مغازه‌ی ظهور نگاتیوی رو دارم که هرچی بهش می‌گی بابا الان همه دوربین دیجیتال دارن و تو هم باید بزنی تو اون خط، به خرجش نمی‌ره و می‌گه تب دیجیتال به زودی می‌خوابه.
9:48 PM
 

نظرات ()

٭می‌تونین بگین هیدن مریضه (وجود آزادی بیان)

می‌زنمتون از رو غریزه (عدم وجود آزادی پس از بیان)
10:00 PM
 

نظرات ()

٭من اگه جای اینستاگرام بودم همین الان حسن ریوندی رو استخدام می‌کردم. معلوم نیست چطوری می‌تونه اون همه الگوریتم پیچیده‌ی هوش مصنوعی‌شون رو دور بزنه. هر چی می‌گی این یارو رو کمتر نشون بده باز میاره.
(می‌دونم به نظر میاد که تازه اینستاگرام رو نصب کردم، ولی این‌طور نیست.)
10:08 PM
 

نظرات ()

٭ولی جدی فضای اینستاگرام چقدر دموکراتیکه. طرف اول یه حقیقت سفت‌وسخت علمی رو می‌نویسه، بعد تهش اضافه می‌کنه: «نظر شما چیه؟»
مثلا:
اجرای فوق‌العاده‌ی دی‌جی گرگانی در ایام قرنطینه که اشک مهران مدیری را درآورد.
نظر شما چیه؟
۱- موافق
۲- مخالف
10:00 PM
 

نظرات ()

٭توی اینستاگرام می‌چرخیدم تا این که چشمم به عکس امیر نوری افتاد. صاحب صفحه نوشته بود خواهشا اگه حتی فقط یه بار تونسته لبخند به لبت بیاره لایک کن. لامصب توی بد موقعیتی افتاده بودم. هی انگشتم می‌رفت روی لایک و هی دستمو پس می‌کشیدم.
9:58 PM
 

نظرات ()

٭چند وقت پیش یه جمعی رو دیدم که یکیشون با تلفظ خاص ج از کلمه‌ی «جواد» استفاده کرد و کل جمع از خنده رفت رو هوا.
باورم نمی‌شد یه عده بتونن انقدر نسبت به فضای طنز ایران بیگانه باشن.
10:05 PM
 

نظرات ()

٭
1:05 AM
 

نظرات ()