٭
چند روزیه که برای یه سفر کوتاه وارد اسپانیا شدهم. اولین نکتهای که توی این کشور (حتی از همون فرودگاه) برام جالب بود، اینه که اینجا هیچکس به هیچکس کار نداره.
حالا خودش وقتی اینجا بوده به همه کار داشته ها.
1:32 PM
٭
ژانر: نوجوونهایی که سرشون رو از ته میتراشن و جای شکستگی پس کلهشون پیداست.
پایان بحث ژانر در این وبلاگ
2:17 PM
٭
همهچیز از ذهنم پاک شده. تنها چیزهایی که از اون دوران یادم مونده، یکی صاایرانه و اونیکی حرکتِپا.
6:08 PM
٭
- ببخشید دستم خیسه... (مچش رو میاره جلو)
- ببخشید منم دستم خیسه... (آرنجش رو میاره جلو)
حالا اجباری در کار نیستا...
6:49 AM
٭
کسی که save رو جایگزین بازیهای جونی کرد، تمام هیجانِ بازیها رو از بین برد.
4:46 AM