وقتی یک قدم جلوتر از من راه می‌رفتی، تازه سایه‌هایمان می‌شد هم‌قدِ هم.

یه ژانر داستان هست که جمله‌ی بالا یا مشتقاتش توی اون به کار می‌ره. موضوعش هم یه دختر و پسر دانشجوان که چه می‌دونم... عاشق هم می‌شن و با هم اطراف دانشگاه [معمولاً دانشگاه تهران] می‌گردن. به این وسیله خواستم نفرت خودم رو از این‌جور داستان‌ها اعلام کنم.
[جمله‌هه رو از خودم درآوردما...]

- آقا شما همینجوریش اگه بخواین بگین، از «وای‌میستم» استفاده می‌کنین یا «می‌ایستم»؟
- مشکل نظام ما این نیست که عزیز من...

- بیچاره مامان‌بزرگ...
- چرا؟
- چون من میگم.

جمله‌های قصار فقط برای شنیدن‌ان. نه اینکه بر اساسشون عمل کنی یا هر چی. [نکته‌ی ملانصرالدینی: «حتی همین جمله»]

بر گور من بنویسید «تولد: سوم خرداد»

جواب مسابقه: تافاضا عباتت

در جمله‌ی تبلیغاتیِ «صابون روغن هسته‌ی انگور داروگر» از چه آرایه‌ای استفاده شده است؟

برفِ روی ماشینْ نشانه‌ی پارکینگ‌نداشتنِ شماست.

ببخشید آقا... این کارت رو ببینید: من لیسانس دارم. توی این شهر غریبم. می‌شود کمی برای من غصه بخورید آقا؟

تیم برتون به روایت تیم برتون؛
نوشته‌ی جانی دپ

هفت‌هشت سانتی‌متر برف نمی‌بارد؛ می‌نشیند.

به دفعه‌ی اول و دوم می‌گن باجنبه. اسم دفعه‌ی سومْ توسری‌خوره.

من عاشق این صفحه‌ام.

۱- همه‌ی بازی‌ها از حساسیت بالایی برخوردارند.
۲- همه‌ی مربی‌ها به سه امتیازِ آن بازی احتیاج داشته‌اند.
۳- الآن دیگه بحثِ استقلال و پرسپولیس نیست.

- خفه شو.
- کلمه‌ی جادویی؟
- خفه شو لطفاً.

اگر در یکی از درس‌ها، نمره‌ها از چهار حالتِ
+
√
-
F
بیرون نباشد، توضیح دهید که F به چه معناست.

الهی؛
مرا توفیقِ آن ده که تمام عمرمْ در راه خدمت به بندگان تو تلف شود.

گیس بر باد مده تا ندهی بر بادم...
[موسیقی تلفیقی]