٭
سال اول دانشگاه است. پسر که به تازگی گواهینامه گرفته، ماشین پدرش را کش میرود و جایی در پسکوچههای اطراف دانشگاه منتظر دختر میماند. دختر سوار ماشین میشود و راه میافتند. با صدای بلند با آهنگی همخوانی میکنند که محتوایی دارد در این مایهها که بیا با هم تمام حد و مرزها را رد کنیم، و در تمام مسیر با سرعتی کمی بالاتر از مجاز میرانند.
11:08 PM
٭
- خفه شو.
- خفه شدهای.
- خفه شده بودی.
- خفه شده باشی.
- خفه میشدی.
- ...
انتزاعیترین شکل فحاشی در زبان فارسی که توش با تغییر زمان فعل میشه حریف رو فتیلهپیچ کرد.
1:05 AM