paykado
ارسال گل به ایران با پیکادو
August 19, 2007

٭
خب چون حال ندارم برم این‌ور اون‌ور کامنت بذارم و توضیح بدم، همین‌جا یه چیزی می‌نویسم. الف.میم و سپینود تقریباً اعتراض کرده‌ان و گفته‌ان که من دارم مزخرف می‌گم و اَمرداد چون به معنای نامیراییه، با برداشتن اون الف اولش، به نیستی تغییر معنا می‌ده.

سپینود این لینک رو فرستاده. توی قسمتی از اون نوشته:
"از زمانی که تقویم خورشیدی برای گاه‌شماری ایرانیان برگزیده شد، نام این ماه در تقویم ایران اَمُرداد نامیده شد؛ ولی سال‌ها بعد و به دلیل نامعلوم و نادرستی در گویش مردم تغییر کرده و به مُرداد تبدیل شد؛ یعنی زنده‌بودن و تلاش‌کردن و پیوستن به جاودانگی در تقویم جای خود را به مرگ و مُردن و نابودی داد."

و الف.میم هم به نقل از سال‌نمای راستی نوشته:
"واژه‌ی اوستایی اَمرداد است که به معنای بی‌مرگی است و اگر الف آن را که پیشوند نفی است از قلم بیندازیم، معنی آن عوض شده و فرشته‌ی بی‌مرگی و جاودانگی به دیو نیستی و مرگ تغییر ماهیت پیدا می‌کند."

۱- توی زبان پهلوی پیشوند الف، معنای نفی می‌داده به کلمه. هنوز هم کلمه‌هایی هستن که نشانه‌ای از اون الف رو دارن. مثلاً با اضافه‌کردن الف نفی به اولِ آب، اَآب درست می‌شه. اما چون تلفظ این کلمه سخته، یه نون میاد اون وسط و می‌شه اَناب. حالا طی تغییرهایی که من هم نمی‌دونم چی بوده، اَناب تبدیل شده به ناب. یعنی چیزی که آب قاطیش نیست و ناخالصی نداره؛ و معمولاً هم برای شراب به کار می‌رفته.

۲- نمونه‌ی دیگه‌ی این حالت رو توی انوشیروان می‌بینیم. هوش به معنی مرگ بوده. روان هم که یعنی جان. از چسبیدن الف و هوش و روان، اَهوشروان تشکیل می‌شه که باز هم برای راحتی تلفظ، یه نون جای هـ رو می‌گیره و می‌شه انوشروان. توی خیلی از متون نظم و نثر ما، الف اول این کلمه رو برداشته‌ان و گفتن نوشروان یا نوشیروان.

۳- نمی‌فهمم نویسنده‌های اون دو مطلب، چجوری گفتن با برداشتن الف، "فرشته‌ی بی‌مرگی و جاودانگی به دیو نیستی و مرگ تغییر ماهیت" و "زنده‌بودن و تلاش‌کردن و پیوستن به جاودانگی در تقویم جای خود را به مرگ و مردن و نابودی" داده. عین این می‌مونه که بگیم دست‌های پشت پرده‌ای، الفِ اول ناب رو برداشته‌ان تا فرشته‌ی خلوص، جای خودش رو به شیطانِ خورده‌شیشه بده؛ یا ادیبان کوته‌فکر، اون الف رو در اول انوشیروان حذف کرده‌ان تا با تغییر نام این شخصیت والا، اون رو از همیشه‌زنده، به مُرده تبدیل کنن. واقعیت اینه که پیشوند الف، یه پیشوند مرده‌ست و ما دیگه باهاش کلمه نمی‌سازیم. وقتی یه معنا به روح کلمه‌ای وضع شد، با افتادن یک الف، ازش برداشته نمی‌شه. چون همون‌طور که گفتم، به روح کلمه تعلق پیدا کرده و نه جسم اون. کدوم شما به جای ناب از اناب استفاده می‌کنین؟

۴- تغییرهایی که توی زبان صورت می‌گیره دست ما نیست. پیداکردن دلیل‌های این تحول‌ها هم کار ساده‌ای نیست. اما بی‌معنیه که مثل نویسنده‌ی متن اول بگیم "دلیل نامعلوم و نادرست". وقتی که همه دارن می‌گن مُرداد، یعنی این درسته. درست اون چیزیه که همه ازش استفاده می‌کنن. حالا اگه عده‌ای می‌خوان اَمُرداد رو جایگزین مُرداد کنن، من حرفی ندارم. هر موقع همه گفتن اَمُرداد، اون موقع اَمُرداد درسته و من هم ازش استفاده خواهم کرد. اما در شرایط فعلی، استفاده از اَمُرداد به نظر من مضحکه. تلاش برای اینکه بخوایم جوری غیر از همه حرف بزنیم، دانش ما رو نمی‌رسونه؛ بلکه تلاش‌برای‌متفاوت‌جلوه‌کردنمون رو نشون می‌ده که از نظر من خوب نیست. حالا هر کی فکر می‌کنه خوبه، بگه اَمُرداد.

Labels:



 
........................................................................................